مقالات

ارائه موسیقی

نویسنده:معین مجتهدین یزدی

از وقتی که در بین دوستانم در مدرسه و دانشگاه و یا اقوام و آشنایان خود به عنوان دوستدار موسیقی هنری و کسی که در این رشته فعالیت می کند شناخته شدم ،همواره با عزیزانی مواجه می شوم (با تیپ و عقیده های کا ملا متفاوت و مختلف یا همگون)که وقتی از علاقه من به این هنر آگاه می گردند،کنجکاو می شوند که چه شد که حالا از بین این همه هنر من به این مقوله علاقه مند شدم؟سپس در پی این کنجکاوی این هنر را حس می کنند و از آن به بعد شیفته و علاقه مند می شوند و راه خود را آغاز می کنند و مسیر خود را می پیمایند.قطعا این افراد که این قدر پی گیر و جویای هنر هستند کسانی اند که ذاتا به این مقوله علاقه مند بوده اند اما مجال و فرصت ورود به این داستان را نداشته اند.

می خواهم این را بگویم که به نظر من افراد (مستعد در هر رشته ای)به دو طریق با مقوله مورد علاقه شان آشنا می شوند:

١-رشته مورد علاقه شان در خانواده جریان دارد

٢-یک اتفاق باعث می شود که علاقه و استعداد خود را کشف کنند(که خداوند این اتفاق را جلوی پای هر کس می گذارد)

برای من این اتفاق شنیدن آلبوم قاصدک به طور اتفاقی در ٨ سالگی بود که مرا شیدای موسیقی هنری کرد.

بارها از اهل هنر شنیده ایم که می گویند صدا و سیما باید مردم را با موسیقی آشنا کند.

دوست دارم نظر خودم را در این مورد بگویم و حتما نظرات شما را هم بشنوم.

موسیقی مانند تئاتر،نقاشی،خطاطی و...هنری است که جای مخصوصی برای ارائه دارد.تئاتر باید روی صحنه ارائه شود و باید آنرا به صورت زنده مشاهده کرد.خط و نقاشی را باید در نمایشگاه و همراه با توضیح و تفسیر هنرمند ،مشاهده کرد.موسیقی نیز در اجرای صحنه ای ،بیشترین اثر خود را بر مخاطب میگذارد.

همه ی این ارائه هایی که در مورد تئاتر و خط ونقاشی و موسیقی گفتم را جاهای دیگر هم می توان مشاهده کرد.

برای مثال می توان تئاتر را ضبط کرد و در منزل مشاهده کرد اما کسانی که اجرای زنده یک تئاتر را دیده اند با من هم عقیده اند که هیچ گاه نمی توان احساسی را که در حین مشاهده برنامه به طور زنده بدست می آید را جای دیگر مثلا در حین دیدن فیلم آن اجرا تجربه کرد.و دقیقا این مطلب در مورد موسیقی نیز صادق است.

هنر جایگاه والایی دارد و مخاطب هنر باید برای تجربه این حس خوب تلاش کند و دنبال آن برود.

پس در این زمینه اگر رسانه بر فرض شبانه روز ،تئاتر و موسیقی و نمایشگاه نقاشی و خط در حد اعلا پخش کند،نمی تواند حق مطلب را ادا کند و لطفی به هنر نکرده است.

البته قطعات دیداری و شنیداری مصرفی که برای موضوعات خاص تهیه می شود حسابش جداست.مثل موسیقی فیلم که در این جا هنر شنیداری به کمک هنر دیداری می شتابد.یا تله فیلم که هرگز به ارزش تئاتر از نظر هنری نمی رسد ولی می تواند بسیار موفق و انسان ساز باشد و در این جا تئاتر به کمک رسانه می آید.

پس رسانه ها (چه رسانه های داخلی،چه خارجی!)در جهت اهداف خوب یا بد خود تا حدی از هنرها بهره می گیرند.

در این جا به یاد سخن استاد محمد رضا شجریان می افتم که در برنامه ای می گفتند:

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دولت سالی یکبار جلوی مهمانان و سفیران کشورهای خارجی به یاد موسیقی هنری می افتاد تا نشان دهد ما چنینیم و چنان....

همان طور که امروز در روزهایی خاص ،هنر و هنرمند عزیز می شود.یعنی حال هم همین ماجراست.گاهی هنر تا حدودی فراموش می شود گاهی هم هنر مندان بزرگ تا عرش می روند.(مانند سلسله برنامه های استاد محمد رضا لطفی در صدا)

اما به نظر من اگر یک زمانی صدا و سیما بخواهد خیلی به هنر مندان موسیقی محبت کند،این محبت می تواند .جای دادن میز گرد های تحلیلی موسیقی هنری در

برنامه های فرهنگی مانند "دو قدم مانده به صبح"در شبکه ۴ سیما و یا تهیه اخبار و گزارش های هفتگی از برنامه های هنری سراسر کشور در قالب برنامه های تخصصی "با مخاطب خاص"و همچنین مصاحبه و تبادل نظر با اساتید باشد.وفکر نمی کنم پخش شبانه روزی موسیقی !کمکی به این هنر بکند.زیرا مخاطب موسیقی هنری همواره مخاطب خاص است و اگر این گونه شود منزلت هنر نازل می گردد.

در پایان از تمامی خوانندگان با محبت این مطالب می خواهم که مرا از نظرات ارزشمند خود بهره مند سازند.باشد که این وبگاه محلی شود برای تبادل اندیشه های فرهنگی و هنری.

گزارش تخلف
بعدی