بزرگان موسیقی خراسان
محمدرضا شجریان (۱ مهر ۱۳۱۹ در مشهد) خواننده، موسیقیدان و خطاط ایرانی است. وی پرآوازهترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی[۱] و یکی از نامدارترین هنرمندان در عرصهٔ موسیقی جهان است.
اول مهر ۱۳۱۹ در مشهد زاده شد. خواندن را از کودکی با همان لحن کودکانه آغاز کرد. از کودکی با توجه به استعداد و صدای خوبش تحت تعلیم پدر که خود قاری قرآن بود مشغول به پرورش صدای خویش شد و در سال ۱۳۳۱، برای نخستین بار، صدای تلاوت قرآن او از رادیو خراسان پخش میشود.
وی در سال ۱۳۳۸ به دانشسرای مقدماتی در مشهد رفت و از همان سال برای نخستین بار با یک معلم موسیقی آشنا شد.[۳]
وی پس از دریافت دیپلم دانشسرای عالی، به استخدام آموزش و پرورش در آمد و به تدریس مشغول شد و در این زمان با سنتور آشنا شد. در سال ۱۳۳۷ به رادیو خراسان رفت و در رشته آواز مشغول فعالیت شد. سپس برای اجرای برنامههای گلها به تهران نزد استاد داوود پیرنیا دعوت شد و در بیش از یکصد برنامه گلها و برگ سبز شرکت کرد. شجریان در سال ۱۳۴۰ ازدواج کرد که حاصل آن سه دختر و یک پسر (همایون) بود.[۳] او در سال ۱۳۴۶ به تهران رفت و با احمد عبادی آشنا شد و از سال ۱۳۴۶ در کلاس اسماعیل مهرتاش شرکت نمود. همچنین برای آموختن خوشنویسی در انجمن خوشنویسان نزد استاد ابراهیم بوذری رفت. او از سال ۱۳۴۷، خوشنویسی را نزد استاد حسن میرخانی ادامه داد. وی در سال ۱۳۴۹، درجهٔ ممتاز را در خوشنویسی به دست آورد.[۳]
شجریان تا سال ۱۳۵۰ با نام مستعار سیاوش بیدکانی با رادیو همکاری میکرد، ولی بعد از آن از نام خود استفاده کرد.[۳] در ۱۳۵۰ با فرامرز پایور آشنا شد و یادگیری سنتور و ردیفهای آوازی را نزد وی دنبال کرد.[۳] در سال ۱۳۵۱ در برنامهٔ گلها با استاد نورعلی خان برومند آشنا شد و به آموختن شیوهٔ آوازی طاهرزاده نزد او پرداخت. از سال ۱۳۵۲ نزد عبدالله دوامی کلیه ردیفهای موسیقی و شیوههای تصنیفخوانی را فرا گرفت. در همین سال به همراه گروهی از هنرمندان چون محمدرضا لطفی، ناصر فرهنگفر، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون و داوود گنجهای، مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را به سرپرستی استاد داریوش صفوت بنا نهاد.
وی شیوههای آوازی اقبالالسلطان، تاج اصفهانی، میرزا ظلی، ادیب خوانساری، حسین قوامی و بنان را روی صفحات و نوارها بهدقت دنبال کرد. از سال ۱۳۵۴، تدریس هنرجویان را در رشته آواز در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران آغاز کرد و در سال ۱۳۵۸ با تعطیلی این رشته کار تدریس خود را پایان داد. در سال ۱۳۵۷ بههمراه هوشنگ ابتهاج و برخی هنرمندان دیگر از رادیو کنارهگیری کرد.[۳] شجریان در اسفندماه سال ۱۳۵۶ شرکت دلآواز را بنیانگذاری کرد. همچنین در سال ۱۳۵۷ در مسابقه تلاوت قرآن کشوری رتبهی نخست را به دست آورد.[۳]
در ۱۳۵۷ چندین سرود میهنی اجرا کرد و همکاری خود را با سازمانهای دولتی ادامه نداد و در خانه به تحقیق و تدوین ردیفهای آوازی پرداخته و به آموزش شاگردان قدیمیاش همت گماشت. در فاصله سالهای دههٔ شصت، شجریان همکاری گستردهای را با پرویز مشکاتیان آغاز کرد که حاصل آن آلبومهایی چون بیداد همایون، آستان جانان، سرّ عشق (ماهور)، نوا و دستان بود. در این سالها به همراه گروه عارف کنسرتهایی را در خارج از ایران اجرا کرد.[۳]
پس از سال ۱۳۶۸ به همراه داریوش پیرنیاکان و جمشید عندلیبی به اجرای کنسرت در آمریکا و اروپا پرداخت. این گروه در سال بعد، کنسرتهایی را برای جمعآوری کمک مردم دنیا به زلزلهزدگان رودبار انجام داد. آلبومهای دل مجنون، سرو چمان، یاد ایام و آسمان عشق با همکاری گروه آوا و نیز دلشدگان با آهنگسازی حسین علیزاده در این سالها منتشر شدند. در سال ۱۳۷۴، شجریان کنسرتهایی در شهرهای اصفهان، شیراز، ساری، کرمان و سنندج برگزار کرد و در همین سال، آلبوم چشمه نوش را با محمدرضا لطفی و مدتی بعد، در خیال را با همکاری مجید درخشانی منتشر کرد. وی در سال ۱۳۷۷، آلبوم شب، سکوت، کویر را با آهنگسازی کیهان کلهر منتشر کرد.
شجریان در سال ۱۳۷۸ جایزه پیکاسو را از طرف سازمان یونسکو دریافت کرد.[۴] از سال ۱۳۷۹ با حسین علیزاده، کیهان کلهر و پسرش همایون به اجرای کنسرت پرداخت که حاصل آن، آلبومهای زمستان است، بی تو به سر نمیشود، فریاد، ساز خاموش و سرود مهر بود. در سال ۱۳۸۲، به همراه همین گروه برای کمک به زلزلهزدگان بم کنسرتی در تهران با نام همنوا با بم اجرا کرد.
از سال ۱۳۸۶، شجریان به همکاری با گروه آوا پرداخت و کنسرتهایی در تهران، اصفهان، اروپا، آمریکا و کانادا اجرا کرد. در همین سال و در مراسم درگذشت مادرش، پس از ۳۰ سال، دعای ربنا را دوباره خواند.[۵] شجریان اکنون به همراه پسرش همایون شجریان به ترویج و اشاعه موسیقی اصیل و سنتی ایرانی میپردازد. پس از برگزاری کنسرت شجریان در ونکوور کانادا، گلوب اند میل، شجریان را افسانهٔ موسیقی شرق معرفی کرد.
پرویز مشکاتیان
پرویز مشکاتیان کار هنری خود را در شش سالگی با پدرش، مرحوم حسن مشکاتیان که استاد سنتورنوازی و آشنا با ویولن و سهتار بود، آغاز کرد. وی با ادامهٔ آموختن موسیقی در طول تحصیل، در سال ۱۳۵۳ وارد دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران شد.
مشکاتیان، ردیف میرزا عبدالله را نزد استاد نورعلی برومند و دکتر داریوش صفوت و مبانی موسیقی ایرانی را نزد اساتیدی چون دکتر محمدتقی مسعودیه، عبدالله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن فراگرفت. او کار سنتورنوازی خود را به شیوهٔ رسمی در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی آغاز کرد و در این زمینه بسیار موفق کار کرد و کارهای بزرگ فراوانی را در زمینهٔ آهنگسازی وسنتورنوازی به ویژه تکنوازی انجام داد. وی در آزمون موسیقی باربد که به ابتکار استاد نورعلی برومند برگزار میشد، به همراه پشنگ کامکار مقام نخست و همراه با داریوش طلایی، مقام ممتاز را به دست آورد.[۱]
مشکاتیان از سال ۱۳۵۶، همکاری با رادیو را زیر نظر هوشنگ ابتهاج آغاز کرد[نیازمند منبع] ولی پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ از رادیو استعفا داد و مؤسسه چاووش را با همکاری هنرمندان گروه عارف و شیدا تشکیل داد. سپس با همکاری شهرام ناظری، تصنیف «مرا عاشق» را بر روی شعر مولانا ساخت. از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ با محمدرضا شجریان همکاری داشت که نتیجهٔ این همکاری، آثار ماندگاری چون بیداد، آستان جانان، سِرّ عشق، نوا و دستان بود. وی در همهٔ این آثار، به عنوان آهنگساز و نوازندهٔ سنتور (در سِرّ عشق به عنوان نوازندهٔ سهتار) همکاری داشت.[۲]
وی با افسانه شجریان دختر محمدرضا شجریان ازدواج کرد ولی در دهه ۱۳۷۰ از او جدا شد. او همچنین کارهای بسیار پرباری با نوازندگانی چون حسین علیزاده (سرپرست گروه عارف و گروه شیدا) و محمدرضا لطفی (سرپرست گروه شیدا) دارد.
پس از قطع همکاری با محمدرضا شجریان، وی با خوانندگانی چون علی جهاندار، ایرج بسطامی، علیرضا افتخاری، حمیدرضا نوربخش، علی رستمیان و شهرام ناظری همکاری کرد. او همچنین در فستیوال جهانی موسیقی تحت عنوان (روح زمین) در کشور انگلستان شرکت کرد و مقام نخست را بدست آورد.
مشکاتیان از سال ۱۳۷۶ اجراهای صحنه ای و انتشار آلبوم را متوقف کرد وتا تابستان سال ۸۴ کنسرتی در کشور اجرا نکرد.[۳]
یکی از واپسین کارهای وی آلبوم تکنوازی تمنا بود که در سال ۱۳۸۴ نواخت و منتشر کرد. همچنین وی در روزهای ۶ تا ۹ آذر ۱۳۸۶ به عنوان سرپرست گروه عارف کنسرتی در تهران برگزار کرد که حمیدرضا نوربخش به عنوان خواننده در آن شرکت داشت.
از آثار مشکاتیان، کتابهای فراوانی منتشر شده است. از این کتابها میتوان به اثرهای بیست قطعه برای سنتور، گل آئین، گل آوا، مجموعه تصانیف، بیداد، لاله بهار اشاره نمود.
استاد پرویز مشکاتیان در تاریخ ۳۰ شهریور سال ۱۳۸۸ در منزلش در تهران و در سن ۵۴ سالگی بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت. مراسم وی با حضور پرشکوه عاشقانش برگزار شد. در مراسم ایشان نماینده وزیر ارشاد نیز سخنرانی کرد که با مخالفت مخالفان روبرو شد؛ در طی سخنرانی وی حاضران سوت و کف میزدند تا مانع سخنرانی نماینده وزیر ارشاد شوند.
همچنین مراسم تشییع پیکر پرویز مشکاتیان در زادگاهش نیشابور از مقابل اداره فرهنگ و ارشاد نیشابور و با حضور جمعیتی بالغ بر ۱۰ هزار نفر برگزار گردید . در این مراسم که هنرمندانی همچون حسین علیزاده، محمدرضا درویشی، خانواده استاد شجریان، کیوان ساکت، علی رستمیان و اهالی عرصه موسیقی و همچنین اعضای شورای شهر و شهردار و مسئولان شهر نیشابور حضور داشتند، گروهی از دانشجویان به نشانه عزا تعدادی از سازهای خود را کفنپوش کرده بودند، همچنین گروه موزیک شهر نیشابور در طول مراسم تشییع مارش عزا اجرا میکرد.[۴] پیکر پرویز مشکاتیان پس از مراسم تشییع و خواندن نماز در مسجد جامع نیشابور، در محوطه بیرونی باغ عطار و در جوار مقبره عطار نیشابوری به خاک سپرده شد. در طول برگزاری این مراسم کسبه نیشابور به صورت خودجوش بازار را تعطیل کردند.
حمید متبسم
حمید متبسم زاده ۲۴ مرداد سال ۱۳۳۷ شمسی، ۱۵ آگوست ۱۹۵۸ میلادی در شهر مشهد میباشد. وی در اوان کودکی آموزش تار را نزد پدرش علی متبسم آغاز کرد و سپس از اساتید بزرگ زمان خویش نظیر حبیبالله صالحی، زیدالله طلوعی، هوشنگ ظریف، محمدرضا لطفی و حسین علیزاده بهره جست. وی به طور مداوم با کانون چاووش و گروه عارف همکاری داشت و پس از مهاجرت به آلمان گروه موسیقی دستان و چکاوک را به همراه دیگر هنرمندان راهاندازی کرد. از دیگر فعالیتهای وی تأسیس انجمن تار و سهتار، برگزاری سمینارهای موسیقی سالانه و تشکیل گروه مضراب (از هنرجویان ) و پردیس (ارکستر بینالملل)است.
محمد علی کیانی نژاد
حاج قربان سلیمانی
حاج قربان در علیآباد قوچان به دنیا آمد. او زیر نظر پدرش کربلایی رمضان، که خود از دوتارنوازان مشهور شمال خراسان بود، نواختن دوتار را آموخت و بعد از مرگ پدرش از بخشیهای شمال خراسان همچون خانمحمد، عِوَض (عیوض) و غلامحسین تعلیم گرفت.
حاجقربان به سه زبان ترکی، کردی و فارسی آواز میخواند.
وی در سال ۱۳۴۵ به دلیل توصیهٔ یکی از متشرعین، دست از موسیقی کشید؛ ولی در سال ۱۳۶۲، دوباره نواختن را آغاز کرد.[۲]
حاج قربان در کنسرتهایی در ایران و خارج از ایران شرکت کرد و یک آلبوم از آثار او منتشر شد. وی همچنین به کشورهای بسیاری مانند پرو، هلند، تونس، ترکیه، بلژیک، انگلستان، سوئیس، کلمبیا، اکوادور، پاناما، فرانسه و چند شهر آمریکا نیز سفر کرد.[۳]
از جمله افتخارات وی میتوان به کسب مقام اول جشنوارهٔ موسیقی لیون فرانسه و همچنین احراز مقام ستارهٔ جشنواره اوینیون فرانسه اشاره کرد[۴]. وی دهها اجرای دوتارنوازی در کنسرتهای موسیقی کشورهای اروپایی، آسیایی و امریکا داشت[۴].
حاج قربان در داخل کشور هم مقامهای برتر جشنوارهٔ موسیقی فجر ایران بین سالهای ۶۹ تا ۷۱ را به دست آورد و دوازده دورهٔ متوالی داور ثابت جشنوارههای موسیقی مقامی کشور بود[۴]. همچنین وی نشان درجهٔ دو فرهنگ و هنر را نیز از محمد خاتمی رییس جمهور وقت، دریافت کرد.[۱]
او در آلبوم شب، سکوت، کویر، با شجریان همکاری کرد.
منصور نریمان
اسکندر ابراهیمی زنجانی، که بعدها نام هنری اش را به منصور نریمان تغییر داد، در سال ۱۳۱۴ در مشهد متولد شد. پدرش که خود سه تار و تار و نی را به خوبی مینواخت از همان دوران کودکی او را تحت آموزش خود گرفت و وی را با ردیفها و گوشههای موسیقی ایرانی آشنا کرد و نواختن سه تار را به او آموخت. نریمان از سن چهارده سالگی همکاری خود را با رادیو مشهد به عنوان تکنواز موسیقی آغاز کرد و پس از تسلط کافی بر شیوه نوازندگی عود، در بعضی برنامهها به اجرای موسیقی با این ساز پرداخت. پس از مدتی همکاری با رادیو مشهد، به شیراز نقل مکان کرد و به مدت چهار سال فعالیت و همکاری خود را در زمینه موسیقی و اجرا با رادیو شیراز ادامه داد. پس از آن به عنوان تکنواز رسمی رادیو در کنار اساتید دیگر نظیر جلیل شهناز، فرهنگ شریف، پرویز یاحقی و دیگر تک نوازان آن دوره به فعالیت خود در رادیو تهران ادامه داد.در سال ۱۳۴۱ از او برای تدریس تخصصی ساز عود در هنرستان موسیقی دعوت به عمل آمد. در این سالها تصمیم به نگاشتن کتابی برای تدریس این ساز گرفت. این کتاب با نام «شیوه بربت نوازی» در سال ۱۳۷۲ همراه با دوره عالی که شامل پنج اتود متنوع است به چاپ رسید. از تالیفات دیگر نریمان میتوان به کتاب «۴۲ قطعه برای عود» و «ردیف موسیقی ایرانی برای بربت» اشاره کرد.
وی در سال ۱۳۳۶ ازدواج نمود و ثمره ازدواج وی یک پسر و سه دختر میباشد.
کیوان ساکت
محمد میر نقیبی
در سال 1326 به تهران منتقل شد و زير نظر اساتيدي چون ابوالحسن صبا، روح الله خالقي و خادم ميثاق موسيقي را فرا گرفت. در سال 1329 رسماً عضو هنرمندان موسيقي راديو شد. از جمله فعاليت هاي ميرنقيبي در راديو، تكنوازي و نوازندگي در اركسترهاي مختلف راديو بود كه توسط اساتيدي مثل مرتضي خان محجوبي، استاد ابوالحسن صبا، حسين ياحقي و ابراهيم خان منصوري اداره مي شد.
مير نقيبي از سال 1346 تا 1352 در رأس برنامة گلها قرار گرفت و در تهية برنامه گل هاي رنگارنگ از شماره 444 تا 581 فعاليت داشت. وي که در زمان مديریت روح الله خالقي، مدتی سرپرست برنامه گل ها نیز بود، با بوجود آوردن برنامۀ تکنوازان، موجب شد تا گنجینه اي از آثارارزشمند از استادان موسیقی سنتی به یادگار بماند.
وي پس از تأسيس هنرستان موسيقي در سال 1328، بنا به دعوت روح الله خالقي، در آنجا مشغول به كار شد و به مدت بيست و شش سال، تا سال 1354 كه بازنشسته شد، در آنجا خدمت كرد.
استاد محمد ميرنقيبي در سال ۱۳۸۲ در تهران درگذشت.
مریم ابراهیم پور
او در دوران نوجوانی به ساز ويلن علاقه پيدا كرد و نزد مرحوم حشمت الله سنجری فراگيری اين ساز را آغاز نمود. در دوران تحصيل در رشتۀ مترجمی زبان ايتاليايی، تصميم گرفت تا در محضر خانم بهجت قصری اصول خوانندگی را نيز فرا بگيرد.
وی در سال 1370 با ارسلان كامكار ازدواج كرد. اين پيوند در پيش روی او، كه فعاليت های هنری اش را از سال ها پيش آغاز كرده بود، مسيرهای ديگری را گشود تا آن جا كه در سال 1371 نخستين كنسرت خود را به همراهی گروه «كامكارها» در شهر استكهلم اجرا كرد و از آن پس در كنسرت های مختلف از جمله در شهرهای مالمو، يوته بوری، كلن، فستيوال های فالون، WOMAD به همراهی اش با اين گروه ادامه داد.
مريم ابراهيم پور علاوه بر آن كنسرت های مستقلی را نيز در شهرهای سلِيمانيه، هولِر و دُهوك در كردستان ِ عراق اجرا كرده است.
وی در كنار همخوانی با گروه كامكارها، از سال1373 تا كنون به عنوان نوازندۀ ويلن ِ كلاسيك در اركستر سمفونيك تهران فعاليت دارد.
او در مقام خواننده در چندين اثر حضور داشته كه تعدادی از آن ها عبارتند از:
آلبوم های خاك، ئه َوين(ارسلان كامكار)، موسيقی متن فيلم مسيح(موسی پور)، همچنين موسیقی سريال های تلويزيونی مختلف، كه مهم ترين آن ها ساخته هايی از احمد پژمان ، مجيد انتظامی و مرحوم بابك بيات هستند.